دنياي زيبا



Tuesday, January 04, 2005

اندر احوال شیخ و درویش...
جدید ترین نوشته م رو در وصف "کرم دندون" می تونید اینجا بخونید...
و چون اونجا بگیر نگیر داشت، اینجا هم میذارمش!!

آن کرم سفید کوچمولو، آن دندان خور شکمو، او که دلتنگ بود و با هر معشوقه بر سر جنگ بود، آن در سوراخ تاریک دندان خزیده، آن بلاگفا برگزیده، او که خیل یارانش به هزارها رسید و هر روز از برای بجا آوردن رسم وفا هزار وبلاگ بدید، آن گرفتار در بحران هویت، آن به تنگ آمده از فردیت!! سیدنا و مولانا، امینی کرم دندون، در گوشه ای از دنیا بزیست که احدی را آگاهی نبود از هیز لوقیشن(۱).

روزی بر سر کلاس بودند با شیخ مسعود (سلمه الله) ، تکه دندانی می جوید و فکر "بو بو" در سر می پرورید. مسعود را ندا بداد که خسته شدیم بَسکه دندان جویدیم و "بوبو" پروریدیم.. و مسعود فی الحال گیری به استاده(۲) داد و هر دو، بلکه کل یاران و شاگردان را اوقات مفرح گشت و آن روز به کام بود تا به شب.دیگر روز به راهی می خزید با یاران در راهی برف گرفته تا به کمر. یاران گفتند یا سیدنا، اذنی بده تا بر دوش گیریمت که "سرما سخت سوزان است"(۳) فرمود که "دمتان گرم و سرتان خوش باد"(۴) و بسی سواری بخورد تا منزل و حالی ببُرد.

گویند ارادت تام به وبلاق(۵) و وبلاق نویسی داشت و اگر آب بخورد، در وبلاق بنوشت، با آب و تاب. و یاران می خواندند و کف بزدند و هورا بکشیدند، بسیار. نقل است درویش دنیا بینی را گذر افتاد به وبلاقش. جمله ای بگفت و برفت. شیخ نعره ای بزد و از حال برفت. یاران بر سر زدند و جامه ها دریدند.. پس به هوش آمد و یکی از جمله خواص را مامور بکرد که خانقاه درویش بجورَد(۶) و او جُست و نشانی به شیخ داد، با کروکی. به شب، در لباس مبدل به خانقاه درویش رفت و استماع کرد هر آنچه درویش به دوستان بگفت. کاغذ دعوتی بنوشت و به درویش داد و برفت. دیگر روز، درویش اجابت دعوت کرد و هر آنچه از رموز زیبا بینی دنیا بود به او بیاموخت، تام و تمام. پس قرار بگذاشتند که درویش در دندانِ شیخ رحل اقامت بیفکند و گاه و بیگاه جمیع یاران را مستفید بگرداند به افاضات. پس کانترَکت(۷) بنوشتند و انگشت بزدند و جمیع یاران را خوش آمد و بسیار بزدند و برقصیدند از شادی. تمه(۸)

کلمه ها و ترکیب های تازه:

۱-هیز لوقیشن: هیز لوکیشن، هیز به معنی "او" و "لوکیشن" یعنی محل استقرار.. محل استقرار او. در بعضی نسخ، مخفیگاه.
۲-استاده: با کسر الف، ایستاده و با ضم الف استاد از جنس نسوان. منظور نگارنده مورد دوم است به یقین.
۳و۴-شعر زمستان، سروده استاد اخوان.با اندکی دخل و تصرف.
۵-وبلاق: وبلاگ، تار نوشت.
۶-بجورَد: بیابد، پیدا کند، برایش جستجو کند
۷-کانترَکت: قُنتُرات. قرارداد.
۸- تمه: در بعضی نسخ، تمت. تمام و پایان معنی می دهد.
نوشته شده توسط سین! (درویش قبل از این..!!).



........................................................................................

Saturday, January 01, 2005

سال نو میلادی

بر همه مبارک






........................................................................................

Home


به دنياي زيبا خوش آمديد. در اين وبلاگ سعي كرده ام تا چيزي بنويسم كه ارزش خواندن داشته باشد. ازين رو و از آنجا كه نويسنده به معناي حرفه اي اش نيستم، مرتب ننوشته ام و بين آنها فاصله خواهد بود... چه، نوشتن براي من نسيمي ست كه وزيدن ميگيرد و تا ازين نسيم بهره مندم خواهم نوشت ... باز هم ازين كه ميهمانِ من هستيد، مسرورم... س.ع



دوستان من


بارِ امانت
تهرانتويي
اتفاق
کرم دندون
يك هموطن



لینک ها



بهنودِ ديگر
روزنامه شرق
وب نوشته ها
سردبير: خودم
از پشت یک سوم